سلام بابائی عسلم واقعا مسافرتی بود چشمت روز بد نبینه چه کردی و حالی دادی به باباو مامان همش گریه ،بهونه ،دد ، آب بازی و لی بعضی مواقع هم عشق می کردم از بس که خودرنی بودی و کلی هم با فنسی (هاپو) او او او بازی کردی البته روزاول یخورده می ترسیدی ولی بعدش با هم خوب شدید
خوشگل بابا عشق بابا به درست که اذیتم کردی و لی به من و مامانی خیلی خوش گذشت برای اینکه تو باهامون بودی
دوست دارم خیلی خیلی زیاد